تاثیر جنگ اسرائیل-حماس بر نبرد بزرگ اقتصادی آمریکا و چین
<!doctype html>
بیشتر بخوانید
به گزارش پایگاه خبری_تحلیلی «موج رسا» وقوع جنگ اوکراین در فوریه سال 2022، گذر به نظم جدید جهانی را تسریع کرد و در این وضعیت، کشورهای مختلف به دنبال تعریف جایگاه جدید در آینده اقتصاد دنیا و جاگیری در بین قدرتهای بزرگ منطقهای برای حفظ منافع ملی خود هستند. در این بین حضور کشورها در طرحهای بزرگ کریدوری اهمیت ویژهای یافته است.
با جدی شدن کریدور هندی-عربی-غربی (آیمِک) با راهبردی دولت بایدن برای اتصال هند به عربستان، اسرائیل و سپس اروپا به نظر میرسد که جنگ کریدورها بین چین و آمریکا وارد مرحله تازهای شده باشد. چین از گذشته با پیشبرد طرح کریدور یک کمربند یک جاده (بیآرآی) به دنبال اتصال خود به اروپا از مسیر زمینی بود و حال کریدور آیمِک رقیب سنتی چین، یعنی هند را به این قاره متصل میکند.
اما سوال اساسی اینجاست که نقش و جایگاه ایران در دو پروژه کریدوری آیمِک و یک کمربند یک جاده چیست. آیا ایران در این پروژه حذف شده و یا دور خورده است؟ و اساسا این دو پروژه چه تاثیری بر معادلات منطقهای ایران خواهند داشت؟ برای پاسخ به این پرسشها با ابوالفضل بازرگان کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو نشستیم.
مشروح مصاحبه به شرح زیر است:
*کریدور آمریکایی آیمِک با هدف مقابله با نفوذ چین و روسیه تعریف شد
فارس: اخیرا اجرای طرح کریدور هند-عربستان-اسرائیل- اروپا در فضای رسانهای محل بحث و چالش قرار گرفته است و مباحث مختلفی از دور خوردن ایران با اجرای این طرح آمریکایی مطرح میشود. برخی معتقدند که اگر ایران برجام را احیا میکرد میتوانست خودش را در این کریدور تعریف کند. تحلیل شما درباره تاثیر اجرای این طرح کریدوری بر معادلات منطقه چیست؟
بازرگان: من باب بحث کریدور اصطلاحاً آیمک یا کریدور هندی-عربی-غربی (تصویر 1)، کریدوری که قرار است که هند را از طریق خلیج فارس به اسرائیل و از طریق آن به اروپا برساند، بحثهای مختلفی در طول یک ماه گذشته صورت گرفته است. از دو دیدگاه بنده سعی میکنم که جواب سؤال شما را بدهم که آیا ایران در این کریدور دور خورده است و یا اینکه آیا اگر ما برجامی امضاء میکردیم یا اگر روابط بهتری با آمریکا داشتیم، این کریدور از طریق ایران عبور میکرد یا خیر.
ما برای جواب به این سؤال در وهله اول باید از سطح تحلیل کلان مسئله را نگاه کنیم، در این صورت میبینیم که این کریدور قرار است رقیبی برای کریدور کمربنده-جاده یا بیآرآی چین باشد و قرار است هند را به اروپا و به کشورهای حاشیه خلیج فارس، به اسرائیل نزدیکتر کند. چرا؟ چون بعد از جنگ اوکراین ما دیدیم که هند روابط بسیار نزدیکی با روسیه پیدا کرد. ضمنا با خروج ایالات متحده آمریکا از منطقه میبینیم که در سایه خلأ به وجود آمده در ارتباط با کشورهای خلیج فارس و اعراب جنوب خلیج فارس، روابط این کشورها با چین و روسیه به مراتب گسترده شده است.
پس کریدور آیمک با سه هدف تعریف شده است که عبارتند از رقابت با چین، کنترل روابط هند با روسیه و تقویت روابط اعراب خلیج فارس با هند (آمریکا) به جای چین و روسیه. وقتی که اینها را نگاه کنید میبینید که لزوماً این طرح از قصد برای دور زدن ایران صورت نگرفته است بلکه برای برای دور زدن چین و روسیه صورت گرفته است. در این میان شما میبینید که اردوغان رئیسجمهور ترکیه هم به این کریدور به شدت اعتراض کرد، چرا که او هم معتقد است ترکیه در این طرح دور میخورد. اردوغان میگوید چرا کریدوری تعریف شده که از ترکیه رد نشده است، بیایید از ترکیه رد شوید.
تصویر 1
البته از همه مهمتر درباره این کریدور موضوع دور خوردن کانال سوئز است. در حقیقت در این طرح دارد کانال سوئز را دور میزند و اهمیت استراتژیک مصر در کانال سوئز که اخیراً عضو بریکس هم شد را به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. یعنی دو دولت ترکیه و مصر دولتهایی هستند که قبل از جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهند از دیدگاه داخلی خودشان به مسئله نگاه کنند دور خوردهاند که در حقیقت جمهوری اسلامی ایران آنچنان نسبت به ترکیه و مصر مورد تهدید قرار نگرفته است.
*احیای برجام تاثیری بر حضور ایران در کریدور هندی-عربی-غربی نداشت
فارس: آیا اگر ما برجام را امضا میکردیم و با آمریکا رابطه بهتری داشتیم، آیا این کریدور از مسیر ایران رد میشد؟
بازرگان: شما وقتی از سطح تحلیل کلان نگاه میکنید میبینید که قرار است این کریدور هند را به عربستان و از عربستان به اسرائیل و اروپا وصل کند. چرا؟ اولا هند را به اعراب جنوبی خلیج فارس برساند، ثانیا یک همافزایی در طرح عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان هم داشته باشد. یعنی در حقیقت این کریدور قرار است عربستان را به اسرائیل وصل کند و از آن طریق به اروپا.
حالا شما فرض کنید که ما با آمریکا بهترین روابط را داشتیم، برجام هم احیا میشد و اصلا با آمریکا روابط کامل و حسنه داشتیم. خب شما نقشه را جلوی خود بگذارید ببینید چطور این کریدور روی نقشه میتواند همزمان هم هند را به ایران برسد و هم هند را به عربستان برساند و هم عربستان را به اسرائیل برساند و هم به اروپا برسد. یعنی این کریدور در یک مسیر بهینه تعریف نمیشد و باید چند مسیر رفت و برگشتی بلاتوجیه تعریف میشد.
طبیعتاً وقتی هدف این کریدور وصل کردن هند به عربستان و عربستان به اسرائیل است، ایران قطعاً در آن جایگاهی نمیتواند داشته باشد. همانطوری که الآن ترکیه و مصر در آن جایی ندارند. پس این فرضیه که اگر ما روابط بهتری با آمریکا داشتیم الآن دور نمیخوردیم، قطعاً فرضیه باطلی هست. فقط کافی است که شما روی نقشه نگاه کنید و کمی دیدتان را بیاورید از عقبتر به این مسئله نگاه کنید.
*نقشه آمریکا برای تضعیف کریدور چینی یک کمربند یک جاده
فارس: درباره نسبت کریدور آیمک با کریدور بیآرآی یا یک کمربند یک جاده چین توضیح دهید. آیا ایران در پروژه یک کمربند یک جاده جایگاهی دارد یا جایگاه خود را از دست داده است؟ آیا کریدور آیمک میتواند کریدور چین را از اولویت خارج کند و به طرح کمربند-جاده آسیب بزند؟
بازرگان: طرح کریدور بیآرآی چین یا، طرح راه ابریشم جدید از همان ابتدا با چند هدف همراه بود. نخست اینکه با اجرای این طرح راه ارتباطی زمینی دوباره اهمیت پیدا کند و راه دریایی که تحت کنترل سنتی ایالات متحده آمریکا است اهمیت آن کاهش پیدا کند؛ و از طریق راه زمینی کشورهای جدید به ویژه کشورهای در حال توسعه را به چین وصل کند. مهمترین و قدیمیترین مسیر آن یک جاده ابریشم قدیمی چین بوده که از طریق خاک ایران میگذشت.
اما موضوعی که از همان ابتدا کمتر در افکار عمومی ما به آن توجه شد، این است که چین سه طرح بیآرآی مطرح کرد و هیچوقت این طرح محدود به یک مسیر نبود. چرا؟ دلیل آن این است که دولتها در این وضعیت نظام شبکهای جدید به دنبال تنوعسازی هستند. دولتها دیگر مثل قبل به دنبال یک راه، یک بلوک، یک متحد نمیروند و مسیرهای متعددی را برای تأمین منافع خودشان اتخاذ میکنند.
از همان ده سال گذشته که چین این طرح را مطرح کرد، سه عدد طرح بیآرآی داشت (تصویر 2)؛ یکی از آنها طرح شمالی بود که قرار بود از روسیه بگذرد، دیگری طرح میانی بود که کریدور میانی بیآرآی قرار بود از آسیای میانه، کشورهای قفقار و ترکیه و اروپا بگذرد. طرح کریدور بیآرآی جنوبی هم قرار است از طریق جمهوری اسلامی ایران بگذرد که البته همین کریدور جنوبی هم به چند شعبه تقسیم میشود. یکی از طرحهای کریدور جنوبی بیآرآی این هست که از ایران بیاید به ترکیه برود. دیگری از مسیر ایران به عراق و محور مقاومت به مدیترانه تعریف شده است و غیره. یعنی میخواهم خدمت شما عرض کنم کریدور یک کمربند یک جاده فقط یک مسیر نیست بلکه تنوع بالایی دارد.
تصویر 2
در این بین کریدور شمالی طرح بیآرآی به خاطر جنگ اوکراین تحتتأثیر قرار گرفته است. اما در کریدور میانی شما میبینید که ترکیه بسیار هوشمندانه برای اتصال آن به کشور خود، در کشورهای قفقاز و آسیای میانه سرمایهگذاری کرده و حتی اتحادیه کشورهای ترکی که به وجود آورده است. اما این موضوع هیچوقت به این معنی نیست که کریدور جنوبی ایران بخواهد منتفی شود یا بخواهد دور بخورد.
طرح کریدور زمینی آیمِک که میخواهد هند را به اروپا وصل کند، نشان میدهد که فهم ایالات متحده آمریکا بر این است که با ابزارهای سنتی خودش دیگر نمیتواند با چین مبارزه کند و اصلاً آمریکا اتصال کریدورهای زمینی به این شکلی که چین راه انداخته را در محاسبات خود ندیده بود. این طرح جدید کریدور آیمِک که آمریکا بانی آن میشود نشان میدهد که خودش دیگر با چین به معنای قدیم نمیتواند به آن شکل رقابت کند و سعی میکند با کمک هند از راه دور موازنه ایجاد کرده و هند را تقویت کند تا اجازه ندهد انحصار حمل و نقل زمینی دست چین بیفتد.
جایگاه ایران چیست؟ اگر ما روی نقشه نگاه کنیم وضعیت منحصر به فرد ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیک منطقه ما را بخواهیم در نظر بگیریم، هند کماکان روابط بسیار خوبی با روسیه دارد. درست است رقیب چین است ولی روابطش را در کریدور آیمِک با روسیه قطع نمیکند. کماکان میخواهد به روسیه برسد. هند کماکان میخواهد به آسیای میانه، افغانستان، ترکیه و غیره برسد و برای هر کدام از این مسیرها، بهترین و منطقیترین مسیر آن ایران است.
پس به این معنا نیست که اگر هند، عربستان سعودی و اسرائیل را برای رسیدن به اروپا انتخاب کرده پس ایران را دور زده است. نه، اتفاقا به این معنا است که هند دارد راههای رسیدن به تأمین منافع خودش را متنوع میکند و کماکان جمهوری اسلامی ایران میتواند یک گزینه خیلی مهم و تعیینکنندهای در این بازی کریدورها باشد، البته تأکید میکنم به شرطها و شروطها که ما هم این منطق تنوعسازی کریدورها را بفهمیم.
متأسفانه نگاه اشتباهی که وجود دارد این است که میگوییم دیدید هند با اسرائیل بست، پس دیگر هند قابل اطمینان نیست. پس چابهار را از هند بگیریم و به دست چین بدهیم و یا حالا تزهای این چنینی که سر قفقاز و ترکیه هم داشتیم که در دهان ترکیه بزنیم و دیگر با ترکیه کار نکنیم. دیدیم که در نهایت کریدور زنگزور هم طی یک توافق سهجانبه، جمهوری آذربایجان و نخجوان را از طریق خاک ایران متصل کرد. یعنی فرصتهای همکاری در این وضعیت بسیار پیچیده و شبکهای و متنوع کریدورها در نظام جدید بینالملل برای ایران کماکان وجود دارد.
*تنگه هرمز پاشنه آشیل اتصال هند به اسرائیل و اروپا در کریدور آیمِک
فارس: درباره کریدور آیمِک یا هندی-عربی-غربی سوال اینجاست که آیا ایران نمیتواند بازی این کریدور را بهم بزند؟ به هر حال این کریدور از مسیر تنگه هرمز میگذرد که تحت نفوذ ایران است. سوال دیگر اینکه تاثیر جنگ حماس و اسرائیل بر کریدور آیمِک چیست؟
بازرگان: یکی از نکاتی که وجود دارد این است که کریدور آیمِک به شدت صعبالعبور است و هم به لحاظ لجستیکی و هم به لحاظ استراتژیک و هم به لحاظ ژئوپلتیک، کریدور آسان و ارزانی نیست. درست است که دارد تبلیغ میشود که راه رسیدن هند به اروپا را 40 درصد کاهش میدهد ولی در هر صورت بار انتقالی در این کریدور بارها باید از کشتی به کامیون پیاده و سوار شود. در واقع بارها باید به خاک زمینی برسد، سوار کامیون بشود، سوار قطار و خط ریل شود، از آن طرف دوباره برود سوار کشتی شود در آب برود و چندین بار این اتفاق باید بیفتد.
یکی از چالشهای کریدور آیمِک قطعاً تنگه هرمز است. اینجا نقش جمهوری اسلامی ایران تعیینکننده است اما به این معنا نیست که کلاً طرح را بخواهد به خاطر تنگه هرمز زیر و رو کند. به خاطر اینکه اگر توجه داشته باشید ایالات متحده آمریکا دوباره سه هزار نیرو به خلیج فارس اعزام کرده است. اینها یعنی بازی، پیچیدگیهای خاص خودش رو دارد. به این معنا هم نیست که آمریکا بگوید خب از ایران میگذرد و ایران هر موقع اراده کرد میتواند پروژه را متوقف کند.
مهمترین اتفاقی که اخیراً افتاده و بر اجرای کریدور آیمِک اثر منفی گذاشته، جنگ اخیر غزه است. شخص نتانیاهو مخصوصاً در این نشست اخیر مجمع سازمان ملل، با نقشهای که دست خود گرفت و ماژیک قرمزی که کشید به شدت افتخار و ادعا میکرد که اسرائیل امنیت و صلح به منطقه آورده است و بازیگر تعیینکنندهای است.
نیاز اساسی هر کریدور تأمین امنیت آن است. هر کریدوری که امنیت نداشته باشد اصلاً کسی از آن بار نمیبرد. زمانی که رژیم اسرائیل خودش درون مرزهای خودش با مردم خودش و با فلسطینیها درگیری و جنگ دارد و نمیتواند امنیت خود و راههای خودش را تأمین کند، طبیعتا قواعد محاسبه هزینه و فایده کریدور آیمِک را برای بازیگران این کریدور زیر سؤال میبرد و بازیگران را به تجدیدنظر وادار میکند.
زمانی قرار بود خیلی راحت عربستان بتواند به اسرائیل وصل شود، اما بعد از جنگ حماس و اسرائیل الان آن قواعد به هم خورده است و به این راحتی عربستان نمیتواند به اسرائیل وصل شود، به این راحتی اسرائیل الآن نمیتواند در سرمایهگذاریهای این کریدور دخالت کند. به این راحتیها هند راضی نیست که بار خودش را بدهد و از مسیری رد شود که هر لحظه ممکن است یک بمبی، یک انتحاریای، یک راکتی به آن بخورد.
من برخلاف کسانی که میگویند این طرح کاملاً روی کاغذ است، این موضوع باور ندارم. به خاطر اینکه دلایل ایجاد این طرح در سیاستهای کلان آمریکا در بلندمدت برای رقابت با چین و روسیه بسیار زیاد است. اما در عین حال باور دارم که وصل شدن این کریدور بسیار سخت و پرهزینه و شاید بلندمدت باشد و هرگز فرصتهای جمهوری اسلامی ایران را دور نخواهد زد، البته اگر بیخیال نباشیم.
فارس
انتهای خبر/